فرضيه های مختلف دربارۀ خاستگاه دارچين (بخش سوم)
۳ – هند
تئوفراستوس (سدههای سوم و چهارم ق. م) دارچين را از جملۀ گياهان معطر هند، شبه جزيرۀ
عربستان و سوريه برشمرده است (ج۸ ،كتاب۴ ،بخش۴ ،بند۸۴) .استرابون (ج۳ ،كتاب ۸۱ ،بخش
الف، بند ۸۸ )نيز از بخش جنوبی هند، عربستان و اتيوپی به عنوان مناطق رويش این گیاه ياد كرده
است.
در نوشتهای از قرن هشتم ميلادی، از آن با نام چينی kwei chu Tien يعنی سليخۀ متعلق
به هند ياد شده است (دايماک و همكاران، همانجا). نويسندگان مسلمان نيز به جز چين، هند را
خاستگاه دارچين دانسته اند (برای نمونه نكـ : رشيدالدين فضل اللّه همدانی، ص۳۳؛ انطاكی، ج۸ ،
ص۱۶۹؛ حكيم مؤمن، ص۱۱۲ .)كالويخو (ص۲۸۶) ،سفير اسپانيا در دربار تيمور در قرن پانزدهم
ميلادي، دارچين موجود در بازار سمرقند را متعلق به هند دانسته است. اين مسلم است كه
گونه هايي از جنس Cinnamomum در هند مي رويد، اما گونۀ دارچينی سيلان علاوه بر سيلان،
فقط در جنوب غربی هند می رويد و برخی از مواد صادراتی هند كه دارچين ناميده می شوند همان
دارچينی هستند كه از سيلان وارد می شده و از هند به ديگر نقاط صادر می شده است.
۴ – دارچين در شبه جزیرۀ عربستان و اتيوپي
نخستين ادعاي مكتوب در اين باره را می توان در اثر هرودوت يافت. او به پيروی از برخی افسانه ها
محل رويش دارچين را در كشوري دانسته كه ديونوسوس (خداوند شراب و رهايی مستانه در يونان
باستان) در آنجا رشد كرده است و اين محل بنا بر افسانه ها اتيوپی است .
هرودوت میگويد كه پرندگان دارچين را از آن كشور به عربستان مي آورند و در لانه هاي خود به
كار مي برند و بوميان برای به دست آوردن قطعات دارچين، مجبور به فريب دادن پرندگان هستند.
علاوه بر اين چنانكه اشاره شد تئوفراستوس و استرابون نيز عربستان و اتيوپی را جزء زيستگاه های
آن برشمرده اند (نكـ : باال). به نظر میرسد كه اين هر دو اشتباه كرده اند و در بيان خود تنها
به منابع شفاهی بسنده كرده اند. پلينی رويش آن را در عربستان اشتباه دانسته و رويشگاه آن
را اتيوپی دانسته است .او نه تنها به دارچين سيلان اشاره نكرده
بلكه منطقه ای در نزديكي اتيوپی را دروازۀ صادرات دارچين معرفی كرده است .
البته توصيفاتي كه پليني از گياه دارچين مورد نظرش كرده با دارچين امروزی متفاوت
است، به همين دليل در گفتۀ او جای شك وجود دارد و شايد آنچه پليني توصيف كرده، گياه
خوشبوي ديگري باشد