فرضيه های مختلف دربارۀ خاستگاه دارچين (بخش دوم)
۲- سيلان
خاستگاه دارچين ، استرابون ، جغرافیدان و مورّخ يونانی از منطقه ای قابل سكونت با نام
جزيرۀ مصريان يا كشور توليد كنندۀ دارچين در اقيانوس هند و در نزديكی سيلان امروزی نام
برده است .
منابع ايرانی نيز در اين باره اظهار نظر كرده اند و به دو دليل با اعتماد بيشتری می توان بر اين
منابع تكيه كرد. يكی ارتباط بيشتر ايرانيان با ساكنان جنوب شرق آسيا از طريق راه ارتباطي خليج
فارس و درياي عمّان و تجارت دريايي آنها با سواحل اقيانوس هند، و ديگری نيازی كه ايرانيان به
دارچين برای تهيۀ نوعی آشاميدنی خاص به نام »معجون شاه قباد« داشته اند
كه به نوشتۀ ابن سينا (همانجا) برای شاهان تهيه میشده است.
نظریه دانشمندان ایرانی در مورد خاستگاه دارچين
از جمله ايرانيانی كه در اين باره مطلبی نوشته اند ابوريحان بيرونی
(سدۀ پنجم هجری) است، او به نقل از كسي به نام عمّاني آورده است كه دارچين از
منطقه اي در شرق سرنديب(سيالن) به دست مي آيد. با توجه به اينكه ابوحنيفۀ دينوري (سدۀ سوم
هجری) در كتاب خود از عمّانی نقل قول كرده است پس اين شخص دست كم در سدۀ
سوم می زيسته است و از اين رو شايد بتوان اين نقل قول را قديميترين ديدگاه مكتوب دورۀ
اسلامي در بارۀ منشأ سيلاني دارچين دانست.
بزرگ بن شهريار ناخدا رامهرمزي (سدۀ چهارم) به درختان بلند قرفۀ سيلاني اشاره كرده است
. اگر قرفه را همان دارچين بدانيم يا به در هم آميختگی انواع دارچين در منابع قديم اعتقاد داشته باشيم،
می توانيم اين نوشته را دومين مورد از اشارات كهن به دارچين در منابع دورۀ
اسلامی تلقی كنيم. زكريای قزوينی (سدۀ هفتم) نيز به دارچين جزيرۀ سيلان اشاره كرده است
و ابن بطوطه (سدۀ هشتم) نوشته است كه تمام سواحل شهر بتاله در جزيرۀ سيلان، پر از
چوبهای قرفه بوده است و سيل آنها را با خود آورده است .
مردم معبر (درجنوب شبه قارۀ هند) و مليبار (= مالابار) اين چوبها را بدون پرداخت قيمت می بردند و در مقابل
به سلطان، جامه يا چيزی مانند آن پيشكش می كردند. از بيان ابن بطوطه برمی آيد كه قرفه برای
مردم سيلان ارزش تجاری نداشته است و مردم مالابار نيز به راحتی از قرفۀ سيلان استفاده
می كرده اند و ممكن است قرفه يا دارچين جمع آوری شده توسط اهالی مالابار، از طريق دريای هند
و خليج فارس به مناطق ديگر صادر شده باشد. شايد گونه هاي eucalyptoides. C و iners. C
كه در كوهها و تپههاي ماالبار ميرويند نيز به همراه دارچين سيلان
تجارت می شده است.
نتیجه بررسي آثار دانشمندان اسلامي
آنچه از بررسي آثار دانشمندان اسلامي مي توان دريافت اين است كه
نويسندگاني كه خود به جهانگردي، دريانوردي و يا تأليف كتابهای جغرافيايي مشغول بوده اند به
وجود دارچين در سيلان اشاره كرده اند، اما نويسندگان ديگر در اين مورد غفلت كرده اند. از قرن
به بعد كه اروپاييان به مناطق جنوب شرق آسيا آمدند، اشاره به دارچين سيلان در منابع
ايشان نيز ديده میشود.